Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-04-28@13:44:45 GMT

زمانه‌ای دست‌یافتنی!؟

تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۷۰۱۶۳

«زمانه» ترکیب بازیگران مطمئنی هم داشت؛ از بزرگانی مثل حسین محجوب و فریبا متخصص و مهرانه مهین‌ترابی تا جوان‌ترهایی نظیر هومن برق‌نورد، حمید گودرزی، پریناز ایزدیار و شهرام قائدی که اغلب قبل و بعد از این سریال همچنان سطحی استاندارد از بازیگری را در کار خود ارائه کردند؛ کما این که اغلب این بازیگران در «زمانه» نقش‌هایی را بازی کردند که بعضا تفاوت چشمگیر داشت با سایر آثار کارنامه آنها از جمله حسین محجوب که نقشی دوپهلو و در ابتدا کاملا منفور و به تدریج محبوب را بازی کرد یا فریبا متخصص که برخلاف همیشه نقش مادری را بازی کرد که زیاد توجهی به این ندارد که رفتار و کردارش ممکن است به نفع خانواده نباشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

در «زمانه» هیچ‌کس قهرمان نیست


فریبا متخصص بازیگر سریال زمانه همزمان با اولین پخش سریال درباره چرایی اقبال مخاطب به سریال گفته بود: وقتی کارگردان سریال شبیه یک پدر خانواده با عوامل گروهش برخورد می‌کند، باعث می‌شود که شما به عنوان بازیگر، سخت‌ترین شرایط کاری را بتوانید تحمل کنید. در سریال زمانه حتی برای بازیگری که قرار بوده یک سکانس در کارش بازی کند هم حساسیت و سختگیری وجود داشته و هیچ تفاوتی بین سیاهی‌لشکر و بازیگر نقش‌های اصلی‌اش وجود ندارد. در عین حال در سریالی مثل زمانه هیچ‌کس قهرمان نیست، هیچ‌کس سیاه و سفید نیست، همه خاکستری‌اند. همه به نوعی وزنه‌های داستان هستند و تاثیری که هر کدام بر سرنوشت دیگری می‌گذارد کاملا متفاوت است.
تفاوت قائل‌نشدن بین بازیگر اصلی و هنرور(سیاهی‌لشکر) و در عین حال پرداخت واقعگرایانه از همه شخصیت‌ها به گونه‌ای که شبیه به آدم‌های واقعی اجتماع باشند همان ویژگی‌های خوبی است که زمانی سبب‌ساز تولید سریال‌های ماندگار برای تلویزیون شد و ازجمله سبب‌ساز تولید سریال زمانه.
سال‌ها بعد از تولید و پخش اول باره زمانه، نه‌تنها در تلویزیون بلکه در پلتفرم‌ها با فراوان محصول نمایشی مواجهیم که از منظر زرق و برق و رنگ و لعاب، حسابی مجذوب‌کننده‌اند ولی فقط کافی است که یکی دو اپیزود از این سریال‌ها را ببینیم تا دریابیم از نظر سطح بازیگری و کنارش شخصیت‌پردازی، چقدر عقب‌افتاده بوده و چقدر تنبل‌مآبانه تولید شده‌اند. برای آن که قیاس کامل‌تر باشد می‌توان همین سریال زمانه را با سریال تاره کارگردانش «جیران» مقایسه کرد. با این که اساسا جیران، سریالی ظاهرا در گونه تاریخی است ولی پایه ماجراها روایت عشقی است که یک طرفش جیران است و اضلاع دیگرش ناصرالدین‌شاه و سیاوش و بخش عمده زمان سریال به فراز و فرودهای عشق و فراق اختصاص دارد یعنی زیربنای یک رمانس کامل در جیران وجود دارد؛ درست مانند سریال زمانه که عشق بهزاد به ارغوان پایه بسیاری از اتفاقات بود. با این حال آنچه در زمانه وجود داشت و جیران از آن بی‌بهره است، نداشتن داستان‌های جذاب منطبق با خط اصلی داستان برای شخصیت‌های مختلف سریال است. در زمانه نه‌تنها بهزاد و ارغوان داستان پیچیده زندگی خود را داشتند و هر کدام هم برای آینده، نقشه‌هایی دست‌نیافتنی در سر داشتند بلکه کاراکترهای مکمل از حسام(دایی بهزاد) گرفته تا عمه بهزاد، دخترعمو و نامزد بهزاد، منوچهر(داماد خانواده بهزاد)، مهران نیکخواه(مدیر ارغوان)، دکتر داوودی و... هر کدام داستان زندگی مخصوص خود را داشتند که شخصیت‌هایی ملموس برای سریال می‌ساخت.
در سریال جیران با این که تاریخ می‌توانست مجالی باشد برای خلق کاراکترهای داستانگوی مختلف ولی به غیر از یکی دو شخصیت مثل میرزا آقاخان نوری(با بازی امیر جعفری) و خواجه‌باشی(با بازی محمد شیری)، مابقی اغلب بلاتکلیف و نوعی کلیشه‌گرا هستند. سریال حتی نتوانسته از وجه حرمسرایی خود-که لابد کپی‌برداری از سریال‌های ترکیه‌ای است- برای داستان‌سازی استفاده کند و همین است که همه زنان شاه تقریبا رونوشت برابر اصل هم هستند و همه خواجه‌های دربار تقریبا مثل هم رفتار می‌کنند. زدن به دل تاریخ می‌توانست عاملی باشد برای آن که کارگردان در فلاش‌بک‌هایی به گذشته قاجار رجوع کند و فی‌المثل در ذکر خاطراتی هم چگونگی تشکیل قاجار را ببینیم و هم از آغامحمدخان رونمایی کند. این رجوع‌ها می‌توانست تزلزل امروزی ناصرالدین‌شاه را هم توجیه‌پذیر کند. عین این فلاش‌بک در سریال زمانه و با ساخت و پرداخت ماجرای قتل پدر بهزاد به دست عمویش دیده می‌شود که به قدر کافی تعلیق دارد و موتور محرکه بسیاری از اتفاقات سریال است.
در سریال زمانه حتی برای کاراکترهای فرعی مانند منوچهر(شوهرخواهر بهزاد) داستان کافی ایجاد شده بود و به واسطه همین کاراکتردوز طنازی سریال بالا رفته بود تا تلخی سریال را تعدیل کند. این چیزی نیست که در جیران موجود باشد چون اساسا حتی برای کاراکترهای اصلی هم آن قدر بار داستانی پر و پیمان نمی‌بینیم و بخش عمده داستان برمبنای خطی پیش می‌رود که در همان پنج قسمت ابتدایی ارائه شده بود.

 

حسن فتحی، کارگردانی کاردان


این که چرا «زمانه» همچنان مخاطب دارد و تماشایش لذتبخش است قطعا بی‌ارتباط با سطح توانایی کارگردان است. به هر حال حسن فتحی همچنان در اجرا کارگردان کاردانی نشان می‌دهد و نمی‌شود گفت کارگردانی را فراموش کرده. پس چرا «جیران» نمی‌تواند آن چیزی باشد که باید؟ مساله شاید به تفاوت ساختار سریال‌سازی در تلویزیون و پلتفرم‌ها بازگردد. در تلویزیون عمدتا تلاش می‌شد به غیر از تهیه‌کنندگان کاربلد از نوعی نظارت کیفی روزآمد برای سریال‌ها استفاده گردد. آن نظارت کیفی ولو به قیمت این که گاهی به ممیزی‌های سختگیرانه منجر می‌گشت ولی درنهایت سطح کیفی سریال را از حدی پایین‌تر نمی‌آورد و همین باعث می‌شد حتی ملودرام‌هایی کاملا معمولی بتوانند مخاطب داشته باشند و مخاطب را سرگرم کنند. البته اگر نسبی بسنجیم همچنان اغلب کارگردانانی که از تلویزیون به شبکه خانگی وارد شده‌اند از منظر سطح کار بسیار موجه‌تر از کارگردانانی هستند که بی‌سابقه سریال‌سازی در تلویزیون وارد شبکه خانگی شده‌اند. به عنوان مثال افرادی مثل حسین سهیلی‌زاده و رامین عباسی‌زاده و داوود میرباقری که سریال‌های «ملکه گدایان»، «احضار» و «شاهگوش» را در شبکه خانگی ساختند به مراتب آثاری کیفی‌تر از جماعتی ارائه دادند که با سابقه ساخت یکی دو فیلم‌ کوتاه و بلند، سریال‌ساز شدند و جالب این که تنوع گونه‌ای ایجادشده در شبکه خانگی نیز مرهون چنین کارگردانانی است. سهیلی‌زاده برای شبکه خانگی ملودرام «ملکه گدایان» را می‌سازد، رامین عباسی‌زاده گونه دلهره‌آور را با «احضار» وارد شبکه خانگی می‌کند و از منظر استانداردسازی ترس و وحشت، تلاشی محترمانه می‌کند. میرباقری هم کمدی شاهگوش را با انواع و اقسام بازیگران برای شبکه خانگی می‌سازد و هر چه کم دارد در شخصیت‌پردازی و کیفیت بازیگری، کم‌نظیر است.
خود حسن فتحی نیز در ورود به شبکه خانگی و در فصل اول «شهرزاد»، باز گونه تاریخی را استانداردتر از همین جیرانی ارائه می‌دهد که احتمالا فراوان هزینه‌اش شده. فقط اینجا برخلاف تلویزیون، انگار از آن نظارت کیفی منجر به تولید سریال‌هایی مثل «زمانه»، «پهلوانان نمی‌میرند» و «شب دهم»، خبری نیست و به جای داشتن نگاه مولفانه در سریال‌سازی منطبق با آموزه‌های ایرانی، نوعی تقلید از سریال‌های ماهواره‌ای به چشم می‌خورد.
ای کاش در آینده نزدیک باز هم سریال‌هایی ماندگار از حسن فتحی ببینیم و باز هم بتواند خاطرات خوش مخاطبان تلویزیون را تداعی کند.
​​​​​​​

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: زمانه سریال زمانه فریبا متخصص سریال زمانه شبکه خانگی سریال ها حسن فتحی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۷۰۱۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بدترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما!

این آثار، ممکن است به دلایل مختلفی از جمله داستان ضعیف، بازیگری ناکارآمد، جلوه‌های ویژه ناکافی یا کیفیت تولید پایین به عنوان بدترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما شناخته شوند. علاوه بر این، برخی از این فیلم‌ها ممکن است به دلیل استفاده از تاکتیک‌های کلیشه‌ای و پیش‌پاافتاده، بی‌اصالت به نظر بیایند و توانایی‌هایی که برای ایجاد ترس در بیننده دارند را از دست بدهند.

در تشریح این موضوع، می‌توان به این نکات اشاره کرد که برخی بدترین فیلم‌های ترسناک به دلیل از دست دادن تعادل میان ترس و دنیای رمانتیک، به جای جلب توجه و ترس بیننده، باعث خنده و رنجش از موضوع می‌شوند.

برخی از بدترین فیلم‌های ترسناک جدید نیز از داستان‌های پیچیده و پراز ابهام استفاده می‌کنند که باعث عدم درک و اتصال احساسی با شخصیت‌ها می‌شود و این موضوع به تجربه ترس بیننده ضربه می‌زند.

بدترین فیلم‌های ترسناک تمام دوران در ادامه را مشاهده خواهید کرد.

این لیست بر اساس امتیازات سایت Rotten Tomatoes رتبه‌بندی شده است.

کیفیت تولید پایین، اشتباهات فنی ظاهری و جلوه‌های ویژه ضعیف، می‌تواند از دیگر عواملی باشد که باعث شناخته شدن برخی فیلم‌ها به عنوان بدترین در این ژانر می‌شود. در کل، بدترین فیلم‌های ترسناک معمولاً توانایی‌های کافی برای جلب توجه و ایجاد ترس در بیننده را ندارند و به دلایل مختلفی از جمله داستان ضعیف، بازیگری ناکارآمد یا کیفیت تولید پایین، به عنوان فیلم‌هایی که نتوانسته‌اند از پتانسیل ژانر ترسناک بهره‌برداری کنند، شناخته می‌شوند.

دیدار‌های مکرر مولی هارتلی (The Haunting of Molly Hartley)


کارگردان: میکی لیدل
بازیگران: هیلی بنت، کیس کرفورد، شنون وود وارد
سال انتشار: ۲۰۰۸
امتیاز: ۲%

برخی از منتقدین، از این فیلم به دلیل عدم داستان جذاب انتقاد کرده‌اند. ایده و موضوعی که این اثر برای ارائه داستان انتخاب کرده است، به نظر برخی از منتقدان پوچ و کلیشه‌ای می‌آید. برخی از انتقادات معطوف به بازیگری در این فیلم است. بازیگران این اثر، توانایی کافی را برای انتقال احساسات و ارتباط با کاراکترهایشان ندارند که این موضوع می‌تواند تجربه تماشا را کمتر جذاب کند.

یکی از مهم‌ترین عواملی که یک فیلم ترسناک را موفق می‌کند، توانایی آن در ایجاد ترس و اضطراب در بیننده است. برخی از نقد‌ها می‌گویند که The Haunting of Molly Hartley نتوانسته این هدف را به خوبی دنبال کند و به همین دلیل به عنوان بدترین فیلم ترسناک تمام دوران شناخته می‌شود.

وینی پو: خون و عسل (Winnie the Pooh: Blood and Honey)


کارگردان: ریس فریک واترفیلد
بازیگران: ناتاشا توسینی، می‌کلی، کریگ دیوید داوست
سال انتشار: ۲۰۲۳
امتیاز: ۳%

این فیلم، داستان جنایت‌ها و فعالیت‌های غیرقانونی «پو» و «پیگلت» را روایت می‌کند. پس از اینکه «کریستوفر رابین» این دو شرور را رها می‌کند، آنها به شرارت و خباثت مشغول می‌شوند. به گفته برخی از منتقدان، این فیلم اسلشر عناصر اصلی یک اثر در این ژانر را دارد؛ اما فاقد ابتدایی‌ترین اصول اولیه شخصیت‌ها است.

تاریکی (The Darkness)

کارگردان: گرگ مک‌لین
بازیگران: کوین بیکون، راجا میشل، لوسی فرای
سال انتشار: ۲۰۱۶
امتیاز: ۳%

فیلم The Darkness، یکی از بدترین فیلم‌های ترسناک یک دهه اخیر است که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد و توسط برخی منتقدان و مخاطبان به عنوان یک فیلم ضعیف و ناموفق مورد بررسی قرار گرفت.

برخی از منتقدان معتقدند که داستان این اثر نسبت به فیلم‌های ترسناک دیگر کمتر جذاب است. این فیلم داستان یک خانواده را روایت می‌کند که با نیرو‌های ماورایی مواجه می‌شوند. انتقاداتی به بازیگران و اجرای عمومی در The Darkness وارد شده بود که این فیلم را ضعیف جلوه داد.

برخی از مخاطبان ممکن است این فیلم را به عنوان یک اثر کلیشه‌ای و بدون اصالت معرفی کنند. عدم ارائه ایده‌های جدید و نوآوری در داستان و اجرا می‌تواند باعث کاهش جذابیت فیلم و ارائه یک تجربه پیش‌بینی‌شده به مخاطبان شود.

ترول ۲ (Troll ۲)

کارگردان: کلودیو فراگاسو
بازیگران: مایکل استفنسون، کانی مک فارلند، جورج هاردی
سال انتشار: ۱۹۹۰
امتیاز: ۵%

ترول ۲ معمولاً به عنوان یکی از بدترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما شناخته می‌شود و دلایل مختلفی برای آن وجود دارد. بازیگری در این فیلم اغلب به نظر می‌رسد بی‌انرژی و ناطق است و در برخی موارد، به نظر می‌رسند که آنها به طور کامل درکی از نقش‌های خود ندارند.

اغلب از Troll ۲ به عنوان یک اثر کمدی و ترسناک یاد می‌شود؛ اما بسیاری از لحظات وحشتناک فیلم به جای ایجاد ترس یا هیجان، باعث خنده و شوخی شده و عناصر اصلی آن را از بین می‌برد. داستان نیز ناهماهنگ و ضعیف است و برخی از رویداد‌ها و تصمیمات شخصیت‌ها به نظر می‌رسد غیرمنطقی و بی‌ربط هستند. این امر باعث می‌شود که تجربه تماشای فیلم برای بسیاری از مخاطبان غیرقابل قبول به‌نظر برسد.

شیطان درون (The Devil Inside)

کارگردان: ویلیام برنت بل
بازیگران: فرناندا آندراده، سایمون کوارترمن، ایوان هلموت
سال انتشار: ۲۰۱۲
امتیاز: ۶%

فیلم شیطان درون ردباره یک زن است که در ایتالیا، در طول ماموریت خود، درگیر یک سری اقدامات غیرقانونی در جستجوی حقیقت درباره اتفاقی که برای مادرش رخ داده است، می‌شود. یکی از اصلی‌ترین دلایلی که باعث می‌شود The Devil Inside به عنوان بدترین فیلم ترسناک تاریخ شناخته شود، اتمام ناقص داستان است. فیلم به طور ناگهانی و بدون پایان مناسب، داستان را تمام می‌کند و برای بسیاری از تماشاگران، این اتمام ناقص باعث تباهی تجربه تماشا می‌شود.

داستان و نوشتار فیلم The Devil Inside نیز به طور کلی ضعیف و ناکارآمد است و برخی از تصمیمات داستانی و رویداد‌ها به نظر می‌رسند که بدون منطق یا توجیه مناسبی اتفاق می‌افتند. بسیاری از تماشاگران و منتقدان اعتقاد دارند که این فیلم اصالتی ندارد و از الگو‌ها و تکنیک‌های کلیشه‌ای استفاده می‌کند.

حلقه‌ها (Rings)

کارگردان: اف. خاویر گوتیرز
بازیگران: ماتیلدا آنا اینگرید لوتز، الکس رو، جانی گالکی
سال انتشار: ۲۰۱۷
امتیاز: ۸%

حلقه‌ها که بر اساس دو فیلم ترسناک Ring محصول سال‌های ۱۹۹۹ و ۲۰۰۱ ساخته شده، به عنوان یکی از بدترین فیلم‌های ترسناک جدید شناختنه می‌شود. به نظر می‌رسد که این فیلم ایده‌ها و تم‌های موجود در فیلم‌های ترسناک پیشین را کپی کرده، بدون اینکه موفق به ارائه چیزی جدید و نوآورانه باشد. این امر باعث کاهش اثربخشی و جذابیت فیلم می‌شود. برخی از منتقدان اعتقاد دارند که داستان Rings به طور کلی ناقص و ضعیف است و برخی از رویداد‌ها و تصمیمات داستانی بدون توجیه یا منطق واقعی اتفاق می‌افتند.

روح گمشده (Lost Souls)

کارگردان: یانوش کامینسکی
بازیگران: وینونا رایدر، بن چاپلین، سارا وینتر
سال انتشار: ۲۰۰۰
امتیاز: ۸%

یکی دیگر از فیلم‌های ترسناک که نباید ببینید روح گمشده با بازی وینونا رایدر است که سال ۲۰۰۰ منتشر شد و نتوانست توجه مخاطبان ژانر وحشت را به خودش جلب کند. نقد‌ها و بررسی‌های این فیلم منفی بوده و منتقدان آن را به عنوان یکی از بدترین فیلم‌های ترسناک معرفی کرده‌اند. به طور کلی، روح گمشده به عنوان یک فیلم ناموفق و بد شناخته می‌شود و توانایی جذب و سرگرم کردن تماشاگران را ندارد.

اسلندرمن (Slender Man)

کارگردان: سیلوین وایت
بازیگران: جوی کینگ، جولیا گلدانی تلس، جاز سینکلر
سال انتشار: ۲۰۱۸
امتیاز: ۸%

بسیاری از تماشاگران و منتقدان احساس می‌کنند که فیلم Slender Man، محصول سال ۲۰۱۸ نتوانست پتانسیل خود را به حداکثر برساند و یکی از بدترین فیلم‌های ترسناک یک دهه اخیر شناخته می‌شود. بسیاری از آنها معتقدند که داستان این اثر نامتعادل و مملو از خلاء است. روند داستان به طور کلی احساسی و ضعیف پیش می‌رود و تعداد زیادی از تصاویر و صحنه‌ها ناقص و ناکام هستند.

شخصیت‌های این فیلم، اغلب از ارتباطات و احساسات معمولی خارج می‌شوند و قادر به جذب و ارتباط با تماشاگران نیستند. بسیاری از تماشاگران معتقدند که فیلم Slender Man نتوانست احساس و وحشت لازم را به تماشاگران منتقل کند.

سقوط تاریکی (Darkness Falls)

کارگردان: جاناتان لیبسمن
بازیگران: چانی کلی، اما کالفیلد، لی کورمی
سال انتشار: ۲۰۰۳
امتیاز: ۱۰%

در این فیلم، یک روح کینه‌توز به منظور انتقام‌گیری از شهری که ۱۵۰ سال پیش بدون دادگاه او را اعدام کرده بود، در قالب یک پری ظاهر می‌شود و سعی بر انتقام دارد. بسیاری از منتقدان معتقدند که داستان فیلم Darkness Falls ناکافی و تکراری است.

برخی از منتقدان به شخصیت‌ها و توسعه آنها در فیلم انتقاد کرده‌اند. طراحی کاراکتر‌ها و پیشرفت‌شان در طول داستان، به نظر برخی از منتقدان ناکافی است و باعث ایجاد ارتباط کمتری با تماشاگران می‌شود.

برامز: پسر ۲ (Brahms: The Boy II)

کارگردان: ویلیام برنت بل
بازیگران: کیتی هلمز، اوین یومن، کریستوفر کانوری
سال انتشار: ۲۰۲۰
امتیاز: ۱۰%

فیلم Brahms: The Boy II، به دلیل عوامل مختلفی مانند داستان ضعیف و ابتکارات ناکافی، نمرات پایینی دریافت کرد و یکی از بدترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما تبدیل شد. به گفته برخی از منتقدان، این اثر بدون ذره‌ای عنصر تخیلی و ترسناک است و حتی داستان وحشتناکی را ارائه نمی‌کند.

بزرگ‌ترین مشکلی که برامز: پسر ۲ را به بدترین فیلم ترسناک تاریخ تبدیل می‌کند این است که تقریباً هیچ چیز تازه‌ای در داستان خود ندارد. این فیلم فضای خوبی را در اختیار دارد؛ اما آنها را در میانه راه گم می‌کند و نهایتاً به یکی از بدترین فیلم‌های ترسناک تبدیل می‌شود.

منبع: فیگار

tags # هالیوود ، فیلم ترسناک سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟

دیگر خبرها

  • داستان‌های ادامه‌دار ستاره عراقی؛ علی عدنان از ایران رفت!
  • داستان شفافیت (۲)؛ بیم و امید یازدهمین مجلس برای شفاف شدن
  • بهترین فیلم های وسترن با بازی «لی ون کلیف»؛ از Beyond the Law تا The Grand Duel
  • فراخوان جایزه داستان و بازآفرینی منتشر شد
  • داستان شفافیت؛ قسمت اول
  • سیمینی که دانشور بود
  • بدترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما!
  • کدام کتاب «سروش صحت» باعث صف طولانی در اصفهان شد؟
  • داستان تیتراژ سریال دلیران تنگستان
  • داستان تیتراژ سریال«دلیران تنگستان»/ وقتی موسیقی ایرانی محترم است